هر دل که غم تو داغ کردش


هر دل که غم تو داغ کردش

هر دل که غم تو داغ کردش


هر دل که غم تو داغ کردش

هر دل که غم تو داغ کردش


هر دل که غم تو داغ کردش

هر دل که غم تو داغ کردش


خون جگر آمد آب خوردش

خون جگر آمد آب خوردش
خون جگر آمد آب خوردش
خون جگر آمد آب خوردش
خون جگر آمد آب خوردش
خون جگر آمد آب خوردش
خون جگر آمد آب خوردش
چون کوشم با غمت که گردون
چون کوشم با غمت که گردون
چون کوشم با غمت که گردون
چون کوشم با غمت که گردون
چون کوشم با غمت که گردون
چون کوشم با غمت که گردون
چون کوشم با غمت که گردون
کوشید و نبود هم نبردش
کوشید و نبود هم نبردش
کوشید و نبود هم نبردش
کوشید و نبود هم نبردش
کوشید و نبود هم نبردش
کوشید و نبود هم نبردش
کوشید و نبود هم نبردش
در درد فراق تو دل من
در درد فراق تو دل من
در درد فراق تو دل من
در درد فراق تو دل من
در درد فراق تو دل من
در درد فراق تو دل من
در درد فراق تو دل من
جان داد و نکرد هیچ دردش
جان داد و نکرد هیچ دردش
جان داد و نکرد هیچ دردش
جان داد و نکرد هیچ دردش
جان داد و نکرد هیچ دردش
جان داد و نکرد هیچ دردش
جان داد و نکرد هیچ دردش
دور از تو گذشت روز عمرم
دور از تو گذشت روز عمرم
دور از تو گذشت روز عمرم
دور از تو گذشت روز عمرم
دور از تو گذشت روز عمرم
دور از تو گذشت روز عمرم
دور از تو گذشت روز عمرم
نزدیک شد آفتاب زردش
نزدیک شد آفتاب زردش
نزدیک شد آفتاب زردش
نزدیک شد آفتاب زردش
نزدیک شد آفتاب زردش
نزدیک شد آفتاب زردش
نزدیک شد آفتاب زردش
در بابل اگر نهند شمعی
در بابل اگر نهند شمعی
در بابل اگر نهند شمعی
در بابل اگر نهند شمعی
در بابل اگر نهند شمعی
در بابل اگر نهند شمعی
در بابل اگر نهند شمعی
زینجا بکشم به باد سردش
زینجا بکشم به باد سردش
زینجا بکشم به باد سردش
زینجا بکشم به باد سردش
زینجا بکشم به باد سردش
زینجا بکشم به باد سردش
زینجا بکشم به باد سردش
وصل تو دواسبه رفت چون باد
وصل تو دواسبه رفت چون باد
وصل تو دواسبه رفت چون باد
وصل تو دواسبه رفت چون باد
وصل تو دواسبه رفت چون باد
وصل تو دواسبه رفت چون باد
وصل تو دواسبه رفت چون باد
هیهات کجا رسم به گردش
هیهات کجا رسم به گردش
هیهات کجا رسم به گردش
هیهات کجا رسم به گردش
هیهات کجا رسم به گردش
هیهات کجا رسم به گردش
هیهات کجا رسم به گردش
خاقانی را جهان سرآمد
خاقانی را جهان سرآمد
خاقانی را جهان سرآمد
خاقانی را جهان سرآمد
خاقانی را جهان سرآمد
خاقانی را جهان سرآمد
خاقانی را جهان سرآمد
دریاب که نیست پایمردش
دریاب که نیست پایمردش
دریاب که نیست پایمردش
دریاب که نیست پایمردش
دریاب که نیست پایمردش
دریاب که نیست پایمردش
دریاب که نیست پایمردش
خاصه که به شعر بی نظیر است
خاصه که به شعر بی نظیر است
خاصه که به شعر بی نظیر است
خاصه که به شعر بی نظیر است
خاصه که به شعر بی نظیر است
خاصه که به شعر بی نظیر است
خاصه که به شعر بی نظیر است
در جملهٔ آفتاب گردش
در جملهٔ آفتاب گردش
در جملهٔ آفتاب گردش
در جملهٔ آفتاب گردش
در جملهٔ آفتاب گردش
در جملهٔ آفتاب گردش
در جملهٔ آفتاب گردش